خونه ی دل من و همسری

امروز و در کنار تو من خوشبختم

خونه ی دل من و همسری

امروز و در کنار تو من خوشبختم

سلام.  خوبین همه ؟ 

متاسفانه نشد من و همسرم کنار هم آپ کنیم آخه همه برنامه هامون به هم خورد

خواهرم امتحان داشت واسه دیپلم آرایشگری به همین خاطر مجبور شدیم برنامه هامون 

رو یه کم تغییر بدیم من باید می رفتم واسش مدل میشدم .  

۵ شنبه که رسیدم با آقای همسر اومدیم خونه ما و ناهار رو دست پخت خوشمزه ی مامان 

رو نوش جون کردیم اخه از قبل گفته بودم برامون کباب تاوه ای درست کنه . 

عصری بعد اینکه همسری یه کم استراحت کرد آماده شدیم و رفتیم بیرون .  

خیلی خیلی خوش گذشت  

آقای همسر برام باقالی خرید آخه خیلی باقالی دوست دارمheartshape1.gif : 46 par 30 pixels. .  

کلی خرید کردیم و یه سفره خونه ی خوشکلم رفتیم .  

اونجام خیلی خوش گذشت جاتون خالی ... 

آقای همسر برام یه گردنبند با گوشواره مروارید خرید خیلی زیباست هر کی دید خوشش اومد . 

شام خونه آقای همسر بودیم .  

تازه رفتیم نی نی کوچولوی دختر داییش که تازه به دنیا اومده دیدیو خیلی ناز بود . 

دلم می خواست بغلش کنم اما اینقدر کوچولو بود ترسیدم .  

جمعه ناهارم اونجا بودیم .   

کلی با آقای همسرو فامیلاشون که اونجا بودن گفتیم و خندیدیم 

هیچکس دوست نداشت که بیام خونهdontgosmiley.gif : 59 par 32 pixels. مخصوصا پدر شوهرم می گفت کم موندی   

می گفتن باید بیشتر بمونی اما نمیشد آخه ...

خیلی خیلی کنار همسر مهربونم خوش گذشت .  

الهی فداش بشم اینقدر خوب و مهربونه طاقت دوریشو ندارم . 

وای خدایا دلتنگیامو ببین ! 

از فردا دوباره از هم دور میشیم .  

آقای همسر عزیزم بانو مثل همیشه دلش تو رو می خواد  

بانو حسابی دلتنگت شده  

بانو رو هر لحظه به یاد داشته باش  

چون قلبش به عشق تو می تپه !  

امروز خیلی خسته شدم می خوام زودی برم لالا کنم  

جز تو کی می تونه عزیز من باشه ؟

سلاااااااااااااااااااااام به همه دوستای خوبمونHello .  

امروز با اینکه دو شیفت بودم و کلی خسته اما فکر فردا خستگی مو در می کنه

فردا با کلی احساس عشقولی میرم پیش آقای همسر ... 

البته کوتاه چون نمی تونم زیاد تعطیل کنم .  

خیلی خیلی خوشحالم Flower... 

آقای همسر مهربونم فردا میام پیشت تا روی ماهتو ببنیم

این دو هفته که ندیدمت انگار دو سال شد  

البته فکر کنم از دو هفته کمتره اما من رندش کردم . 

الهی یه دنیا فدای تو مهربونیات بشم دلم داره واسه دیدنت پر می زنه ... 

خدای خوب و مهربونم 

 به خاطر داشتن همسری  

به خاطر دیدن همسری  

به خاطر خوشبختی کنار همسری  

و به خاطر تمام خوبی های زندگی مون شکرت می کنم . 

۵ شنبه من و همسری کنار هم آپ می کنیم

آقای همسر همین الان از پیشم رفت خونشون .  

شبو نموند چون خونمون شلوغ بود ! 

آخه ما ظهر تاسوعا نذری داریم . گفت فردا دوباره میاد پیشم ! 

اما من ... 

خیلی دلتنگشم .  

آقای همسر تو خونشون تنهایی لالا می کنهNight امشب آخه مامانش اینا نیستن !  

 منم اینجا نگرانم چون تنهاست . هر کاری کردم نره و بمونه قبول نکرد ! 

منم که اینقدر از صبح زود کار هست نمیشد برم پیشش . 

یاد دو روز قبل افتادم که پیش هم بودیم . یاد صبح که تو بغلش چشمامو باز کردم و کلی 

باهم شوخی کردیم و زدیم تو سرو کله هم آخه می دونه من قلقلکیم  

همش قلقلکم می ده .   

یاد حرفاش که همیشه آرومم میکنه وقتی برام از لحظه های قشنگ 

 زندگیمون میگه.